دختر روزی فراخ ما
عزیزم درست از روزی که فهمیدم باردارم ، خدای مهربون هم درهای رحمتش رو به سمت ما گشود . برکت و نعمت های خدا تو زندگیمون فزونی یافت ، طوری که حتی گاهی باعث تعجب من و بابایی جونت میشد و بیشتر به این مسئله اعتقاد پیدا می کردیم که خدا هر بنده ای رو که به این کره خاکی میاره به دنبالش روزی و برکت و نعمت رو میاره ، واقعا دخترم برای من و پدرت این طور بود. جوری که همه به ما میگفتند ماشالله دخترت پر روزیه مخصوصا مامان بزرگت دخترم . ( مامانی مهناز ) ...